مهد سرمایه

مباحث فاندامنتال و تحلیل بنیادی در سهام های بورسی یکی از شاخه های مهم علم تحلیل بازارهای مالی است . ولی اینکه آیا معامله گران با استفاده از این متدها می توانند سودآوری کم ریسک داشته باشند یا خیر مقوله دیگری است و جای بحث دارد. 
واقعیت این است که رفتار واقعی بازار به Supply & Demand بستگی دارد . و تحلیل بنیادی سعی دارد تا با داده های مختلف سهام ها و یا داده های اقتصادی کشورها به اندازه گیری میزان Supply & Demand بپردازند . درحالت تئوریک می توان گفت که اگر بر اساس داده ها محاسبات بنیادی دقیق صورت گیرد می توان بر اساس آن جهت معامله را مشخص کرد . ولی عملا مشکلات زیادی در این مسیر بروز می کند . 

با یک گشت و گذار کوچک در اینترنت می توانید هزاران مورد تحلیلی در بورس های مختلف پیدا کنید و بازار بزرگ تحلیل گران بورس را در کارگزاری ها و سایت ها و حتی توسط اشخاص مختلف ببینید که بعضا ً رایگان و برخی با دریافت مبالغی تحلیل بازارهای مورد نظر  را ارائه می کنند . ولی آیا می توان در معاملات با سیگنال های بورسی این افراد و تحلیل ایشان به سود رسید؟ پرواضح است که اگر این افراد بر اساس تحلیل خود می توانستند معاملات سودده داشته باشند ، این میزان از وقت خود را برای آماده کردن و داستان سرایی برای مجاب کردن شما به قبول کردن تحلیل هایشان نمی گذاشتند .

در این جا لازم می دانم به یک مورد که شخصاً شاهد آن بودم اشاره کنم یکی از مشتریان ما که سرمایه گذار 4500 کارخانه در ایران و خارج از کشور است و صاحب یکی از شرکت های اتومبیل سازی ایران است اذعان کرد که این شرکت در شرف ورشکستگی قرار گرفته و بدهی 110 میلیون دلاری خود به شرکت های تأمین قطعات خارجی را نمی تواند در حال حاضر بپردازد .

در صحبت حضوری که ایشان با نگارنده داشتند توضیح دادند که این مبلغ را هنگامی که دلار 3000 تومان بود مطابق معمول همیشه جزو بدهی خود داشتند ، تحلیل گران مالی شرکت ایشان وضعیت آینده دلار را پیش بینی کرده و به ایشان اطمینان داده بودند که دلار از کانال 5000 تومان بالاتر نخواهد رفت . این نظر جمعی ازتحلیل گران مالی شرکت بوده است .(حدودا 20 نفر) ایشان می گفتند نظاره گر بالارفتن دلار بودم هنگامی که قیمت به 6000 تومان رسید دیگر فکر میکردم آخر آخر قیمت است ولی یکدفعه با دلار 10000 تومان مواجه شدیم و حالا که به کانال 15000 تومان رسیده ایم.

با این وضعیت اتومبیل هایی که به مردم فروخته ایم را با نصف کمتر از نصف قیمت واقعی فروخته ایم و بدهی شرکت های خارجی را نمی توان با دلار فعلی پرداخت کرد مجبور به گرفتن وام های زیادی شده ایم . شرکت در شرف ورشکستگی است . اولین جمله ای که به ایشان گفتم این بود که لطفاً تمامی تحلیل گران خود را اخراج کنید و دیگر از مشاوره تحلیل گران استفاده نکنید .

صدها سال است که در معاملات بورس از تحلیل تکنیکال در پیش بینی نتایج و رفتار قیمت سهام های بورسی استفاده می شود ، هزاران کتاب و میلیون ها مقاله در ارتباط با این روش تحلیلی در بورس به رشته تحریر درآمده و اساتید بنام بسیاری در سراسر جهان دوره های آموزشی خود را مبتنی بر این روش تحلیلی ارائه می کنند . ولی واقعیت این است که بالای 90% از معامله گران بورس در نهایت پس از آموزش ها این بازارها را با ضرر ترک می کنند ، اگر تحلیل تکنیکال واقعاً علم معامله گری در بورس است ، پس چرا چنین ضررهایی اتفاق می افتد ؟

پاسخ اساتید محترم در این باره این است که اشخاص مسائل مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات را رعایت نمی کنند ، ولی واقعیت این است که این افراد اصلاً نمی توانند این مسائل را رعایت کنند و این به ذات هر شخصی بر می گردد .

انسان ها ذاتاً برای زندگی در شرایط استرس زای معاملات آفریده نشده اند و به راحتی نمی توانند عادات خود را تغییر دهند حتی اگر به خوبی بدانند که آن عادات به ضررشان تمام می شود .

اگر انسان ها از گذشته خود درس می گرفتند ، پر واضح است که خیلی از جرم ها و جنایات و کشت و کشتارها نباید تا قرن حاضر ادامه می یافت و با اولین اتقاقات اینچنینی و مشاهده نتایج ناگوار آن افراد نباید دیگر این مسائل را تکرار می کردند و یا این که فرد سیگاری که کاملا از عوارض سیگار بر بدن خود مطلع است نباید به سیگار کشیدن ادامه بدهد ، ولی اینچنین نیست واقیعت این است که انسان ها به راحتی نمی توانند ذات خود را تغییر دهند.

رعایت اصول سفت و محکم روانشناسی معاملات می توان گفت برای اکثر قریب به اتفاق افراد غیر قابل اجراست . ولی در ارتباط با مدیریت سرمایه موارد گفته شده در کتاب ها و مقالات مختلف بسیار ناقص و تقریباً غیر قابل تست است و اکثر افراد مفاهیم آن را درک نمی کنند که این خود جای صحبت دارد . این دلایل ، به هیج وجه نمی تواند دلیل چنین درصد بالایی از ضرر کنندگان در بورس را تشکیل دهد .